۱۳۸۸ آبان ۲۸, پنجشنبه

جناب آقای شاهرودی هیچکس تنها نیست

آقای شاهرودی آنطور که از شواهد و اخبار پیداست شما این روز ها همچون روزهای گذشته بشدت گرفتار رتق و فتق امور جاریه ملت بسیار بزرگوارمان هستید وبرای همین فکر میکنم سرتان خیلی شلوغ باشد اما مدتی است با رویدادی مواجه شده ام که سفارش شده ام نباید در مورد آن با کسی سخن بگویم وحرف نزدن ازاین رویداد مانند یک چیزسفتی در گلویم گیر کرده است شما که ما زنهارا خوب میشناسید غمباد میگیریم اگر درمورد چیزی بخواهیم حرف بزنیم اما نتوانیم ،مانده بودم با این راز مگویم چه کنم که نمیدانم کدام هاتف غیبی در دلم انداخت نامه ای به شما بنویسم لذا جسارت نموده و این سطور را خطاب به شما مرقوم مینمائیم حال چه پبش آید فقط خدا عالم است اما باور بفرمائید در نگاشتن این سطور بسیار سعی کرده ام تا از القائات و سوء استفاده گی هایی که احتمالا دشمنان قسم خورده اسلام و ملت مظلوممان از نوشتن نامه ام ،بنمایند خود را بری نمایم وفعلا یقین دارم که تحت القائات خودم باشم.

در ابتدا لازم است توضیح دهم که اینجانبه!مدتی است بنا به دلایل مشهود و غیر مشهود علاقه وافری به کارو مطالعه در زمینه موضوع بانوان محترمه پیدا نموده ام و همین علاقه ی وافر باعث گردید در اسفند 86 چندین بارتحت ارشادات مشفقانه یکی ازبرادران گمنام قرار گیرم البته این برادر در هنگام معرفی خود فرمودند که خودشان را سپر بلای اینجانبه نموده اند تا اینجانبه با دیگر نیرو های اطلاعاتی و امنیتی مواجه نگردم (در اینجا فرصت را مغتنم شمرده از این برادر کمال تشکر را دارم ) ازآن روز به بعد _قبلش را یقین ندارم_بشدت تحت مراقبت این برادران قرار دارم رفت و آمد ها تلفن همراه و تلفن منزل توسط این برادران گرامی کنترل میشود البته این مراقبه شامل تمامی افراد خانواده دوستان وآشنایان اینجانبه هم میشود.

جناب آقای شاهرودی! شما نمیدانید شفقت و دلسوزی این برادران نسبت به اینجانبه و خانواده ام تا چه حدی میباشد. بعنوان مثال اینجانبه که در ماههاي گذشته بعلت عمل جراحی و استراحت بعد از عمل در منزل و در شهر خود حضور نداشته و از امر خطیر وظيفه محوله به اين ضعيفه يعني تربیت فرزندان باجبار غافل بودم، برادران عزیز لطف فرموده و حتي در اين امر خطير نيز مرا بي نصيب از التفاتاتشان نگذاشتند و تلفني به پسرم ضمن تذکر و تهديد موارد احيانا غیر شرعیه حادث شده در مکالمات تلفنی بین او ودوستش، از وی خواستند بدون اطلاع من و پدرش جهت ارشاد بیشتر کیس کامپیوتر شخصی! اینجانبه را از منزل خارج نموده و در اختیار اين برادران قرار دهد تا آنها بهتر بتوانند مراتب ارشادات آتی بنده خطاكار را فراهم آورند. این جلسه ارشاد 3-4 ساعته چنان بر فرزند بی خبر از دنیا و سر به هوایم تاثیر شگرفی گذاشته بود که میگفت، مادرجان! من در این یک روز 7 سال بزرگتر شدم و فهمیدم دنیا دست چه کسی میباشد وبه همین جهت متحول گردیده وتصمیم گرفته است منبعد رفتاری از خود بروز دهد که در شان ومنزلت یک جوان ایرانی مسلمان باشد. فقط من مانده‌ ام كه با اين 7 سال بزرگتر شدن يكهويي پسرم چه بكنم؟! كه وقت زن گرفتنش را برق‌آسا فرارسانده و با اين كار محتملا بر مقام شامخ من به عنوان يك زن مكرمه افزوده شده و از مقام معظم مادر شوهري نيز مستفيذ خواهم شد.اما برادران خو د در جریان هستند وضع مالی مان زیاد روبه راه نیست اگر لطف نموده وامی در اختیاراینجانبه قرار دهند فی الفور مقدمات ازدواج و عروسی پسرم را فراهم نموده تا حفظ نصف دینش تضمین گردد.

البته ناگفته نماند این مراقبت دائمی برادران منشا خیرات وبرکات زیادی در زندگی اینجانبه شده است:

اولا : از وقتی متوجه امر شده ام بسیار مودبتر شده و در گفتگو هایم تمامی نکات ادبی و غیر ادبی را به دقت مراعات مینمایم و بجای استفاده از کلماتی مثل الاغ، احمق بیشعور وبی ...که عادت داشتم در گفتگو با دوستان نزدیکم بکار برم از واژه گان دوست گرامی و بسیار عزیز استفاده می نمایم و همسرم راکه به اسم کوچک صدا میکردم ، سرورم خطاب میکنم و همین تغییر اندک زندگی مرا بسیار شیرین نموده است و همسرم بسیاری از حرف هایش را تلفنی به اینجابنه عرض میکند زیرا بدین شکل نتیجه بهتری میگیرد .

دویما: هیچ گاه احساس تنهایی به من دست نمیدهد زیرا همیشه کسی هست که محرم رازهای من و خانواده ام بوده و شریک غمها، شادیها ،دعوا هاو آشتی هایمان میباشد بی شک این برادران در جریان تمامی جزئیات زندگی من قرار دارند وازچند و چون روابط من با همسرم، فرزندانم ،دور و اطرافیانم کاملا آگاه بوده و چون ما ایرانی ها عادت داریم بسیاری از حرفهایمان را تلفنی بگوئیم حتی از نوع غذایی که قرار است سر ناهار خورده شود ، اقساط ماهیانه ای که قرار است پرداخت شود، سایز کفش و لباسمان وروزهای خاص(1) مطلع میباشند لذا هروقت مصلحت بدانند به یاریمان شتافته و در مشکلات و سختی ها تنهایمان نخواهند گذاشت

_سیوما :جناب آقای شاهرودی نه اینکه خیال کنید بنده از این وضعیت ناراضی میباشم و گله یا شکایتی دارم اصلا اینطور نیست حتما مصلحتی در کار است که ما ضعیفه گان ازفهم آن عاجزیم مثلا وقتی اینجانبه با مادرم در مورد ولخرجی های عروسش صحبت می نمایم یا با خواهرم درمورد ک...گ... دامادش(2) حرف میزنم یا به همسرم سفارش کدو- بادمجان میدهم لابد ممکن است بنده ندانسته چیز هایی رابگویم که امنیت ملی مان را با خطر مواجه نموده واقدامات و مذاکرات مسئولین دلسوز مملکتی را با گروه جی 8 ، دی 8 ، سولالنا و آژانس بین المللی هسته ای و... تحت شعاع قرار دهد آنوقت اینجانبه چه جوابی به تاریخ پر شکوهمان خواهم داد ؟نسل آینده در مورد اینجانبه چگونه قضاوت خواهد کرد كه با مسائل بي اهميت مربوط به نسوان مشغول و غافل از شرايط حساس مملكت گرديده و خيلي از مصالح كشور را بر باد داده‌ام؟ آری ما متعلق به خودمان نیستیم و سرنوشت ما با سرنوشت میهن عزیزمان ایران پیوند عمیقی خورده است و این برادران حق دارند از این کارها بکنند لذا ملالی نیست جز اینکه ما خیلی احساس امنیت و خوشبختی می نمائیم و برای پیشرفت میهن عزیزمان دست به دست هم دهیم به مهر ،میهن خویش را کنیم آباد.

توضیحات:

....(1)-توضیحی ندارد

(2)- اصطلاحی که در مورد افراد شل و تنبل بکار برده میشود

هیچ نظری موجود نیست: