اين روزها اعلام برخي از نتايج و شاخصهاي آماري كه از سوي مركز آمار و اطلاعات ايران در اختيار رسانهها و افكار عمومي گذارده ميشود باعث تعجب و شگفتي كارشناسان وتحليلگران اقتصادي در كشور شده است اعلام نرخ بيكاري 7/10 درصدي دركنار نرخ تورم 18 درصدي از شگفتيهاي ارقام آماري اعلام شده است، نرخ تورم و نرخ بيكاري از شاخصهاي حياتي اقتصاد هر كشوري است و كاهش و كنترل آنها بيشترين سهم را در برنامه ريزي كلان دولتها دارد. دولت نهم در اولين روزهاي حضور خود در عرصه سياست وعدة كاهش و تكنرخي كردن نرخ بيكاري وتورم را به مردم داده بود. در يكسال اول توفيق چنداني دركاهش اين شاخصها نيافت پس از گذشت يكسال ازعمر دولت، رئيس جمهوري تصميم به تغيير سيستم مديريتي سازمان مديريت و برنامهريزي گرفت كه با مخالفتها و انتقادات شديدي همراه شد ولي طبق دستور جديد رييس دولت و سازمان مديريت و برنامهريزي به زيرمجموعهاي از تشكيلات وزارت كشور پيوست و در استانها به معاونت استاندار تبديل شد. عمدة دلايل مخالفان تاثيرگذاري نگاه منطقهاي، سليقهاي حاكم بر وزارت كشور در برنامهريزيها و تصميمگيريها بود كه بايد مستقل و بهدور از سلايق و مبتني بر اصول علمي و كارشناسي شده، اتخاذ شده باشد، امروز و با گذشت بيش از دوسال از روي كارآمدن دولت نهم دستيابي به نرخ بيكاري 7/10 درصد ظاهرا خبر از توفيق دولت در بحث اشتغال ميدهد و چشم انداز دسترسي به نرخ تكرقمي بيكاري را قابل رؤيتتر مينماياند اما در انطباق نتايج حاصل با واقعيات موجود در جامعه فاصله محسوسي ديده ميشود كه ميتواند برميزان اعتبار و قابليت اعتماد بر شاخصهاي حاصل خدشه وارد كند و از سوي ديگر تغييرات اعمال شده دربرخي تعاريف و چارچوبهاي آماري كه از زمان سرشماري نفوس و مسكن سال 85 به بعد در تمامي طرحهاي مربوط به بحث اشتغال، منظور شد ميتواند در تغييرات بهوجود آمده موثر باشد.
نگاهي به اين تغييرات اعمال شده ما را در ارزيابي و داوري بين واقعيت موجود و آنچه كه توسط مراكز دولتي آمار اعلام ميشود رهنمون خواهد شد، ابتدا در اينجا جهت آشنايي با چارچوب مورد نظر مركز آمار و اطلاعات بخشي از تعاريف و شرايط كتابچه راهنماي مامور سرشماري نفوس و مسكن آورده ميشود كه در بخش اشتغال به ديگر طرحهاي آماري از قبيل طرح نيروي كار و هزينه و درآمد خانوار تسري يافت و از فصل چهارم سال 85 به بعد هنگام جمعآوري اطلاعات خواسته شده در فرمهاي مربوط در نظر گرفته شد:پرسشگر براي ثبت اطلاعات مربوط به اشتغال بايد براي بايد تمام افراد بالاي 10 سال نمونههاي مورد نظر پرسش كند و با شرط حداقل يك ساعت كار در هفت روز گذشته اقدام به تعيين نوع شغل و غيره كند .
افرادي كه كار ميكنند به طور عمده به دو گروه خود اشتغال (افرادي كه براي خود كار ميكنند) و مزد و حقوق بگير (افرادي كه در ازاي كار خود مزد و حقوق ميگيرند) تقسيم ميشوند .فعاليت افراد زير كار محسوب ميشود:
1- افرادي كه بدون دريافت مزد در كسب و كار يكي از اعضاي خانوار خود با وي نسبت خويشاوندي دارند، كار ميكنند (كاركنان فاميلي بدون مزد) اين افراد به طور معمول زنان و نوجواناني هستند كه در كارهاي كشاورزي، دامداري، و... يا در فعاليتهايي نظير قاليبافي، گليم بافي و...
بدون دريافت مزد به ساير اعضاي خانوار كمك ميكنند.
2- افرادي كه در حال انجام خدمت وظيفه هستند.
3- افرادي كه خدمت در بسيج شغل آنان محسوب ميشود و از اين بابت مزد و حقوق دريافت ميكنند.
4- افرادي كه به منظور كسب در آمد يا سود در محل سكونت كارهاي خدماتي يا توليدي نظير قالي بافي، خياطي، آرايشگري، تايپ، تدريس خصوصي، تعمير وسايل برقي، نگهداري از كودك يا فرد خردسال و... انجام ميدهند .
5- افرادي كه به عنوان كارآموز، كاري در ارتباط با فعاليت محل كار آموزي انجام ميدهند يعني به طور مستقيم در توليد كالا يا خدمت سهيم هستند اعم از آن كه مزد و حقوق دريافت كنند يا نه.
6- افرادي كه در حال ساختن، بازسازي يا تعمير اساسي منزل خود هستند.
7- زنان يا مرداني كه در فعاليتهاي كشاورزي مانند زراعت، باغداري، دامداري، ماهيگيري و... مشغول به كار هستند.و...عمده تفاوتهاي قابل مشاهده در چارچوبهاي قبل از 85 با چارچوبهاي بعد ا زفصل سوم سال 85 عبارتند از :
1- شرط يك روز كار كرده در هفت روز گذشته به يك ساعت كاركرده در هفت روز گذشته تغيير كرده است.
2- افرادي كه براي توليد كالاهاي بادوام به فعاليتهايي نظير قالي بافي، گليم بافي، حصير بافي، خياطي و... براي مصرف خود يا خانوار خود مشغول بودند با شرط پيوسته بودن فعاليت در شغل مذكور شاغل در نظر گرفته ميشدند كه شرط پيوستگي و استمرار ناديده گرفته شده است.
3- كاركنان فاميلي جزو شاغلان محسوب نميشدند.
4- افرادي كه در حال ساختن، بازسازي يا تعمير اساسي منزل خود هستند شاغل محسوب نميشدند.
5- كارآموزان اعم از آن كه دستمزد يا حقوق دريافت كنند يا نه، شاغل محسوب نميشدند.
6- زنان ومردان شاغل در كارهاي كشاورزي كه كاركن فاميلي بودند كد اشتغال آنان با ديگر شاغلين فرق ميكرد.
7- خدمت در بسيج و نهادهاي مدني، خيريه و... شغل محسوب نميشد. با ملاحظه جدول ارايه شده توسط مركز آمار ايران در شاخص نيروي كار به تفكيك جنس و نقاط شهري و روستايي تاثير تغييرات اعمال شده بهراحتي قابل تشخيص است: همانطور كه در جدول نيز ديده ميشود باوجود ثبت رقم 10/7 در نرخ بيكاري، نرخ بيكاري جوانان 15 تا 29 سال كه بيانگر وضعيت واقعي بيكاري است همچنان رقم بالايي دارد(0/20 درصد). همچنين تفاوت 3/14 درصدي نرخ بيكاري روستايي با شهري با در نظر گرفتن نرخ 60 درصدي جمعيت شهرنشين تاثير اعمال تغييرات بهراحتي قابل مشاهده است و عدم توجه مسوولان محترم مركز آمار به اين تفاوت فاحش در هنگام اعلام نتايج جاي شگفتي بسيار دارد .در هنگام بناي ساختمانها، بناهاي ناشي و سوءاستفادهكنندگان در امر ساخت وسازساختمان عيوب موجود در ساختمان را با گچ ومصالح پر ميكنند وكار را با صورتي شسته رفته شده و صاف شده با گچ به مشتري تحويل ميدهند و مشتري از همه جا بي خبر متوجه اشكالات و مصالح بهكار برده شده نامرغوب نميشود. استفاده از اين شگرد در آمارگيري به طنز، «گچ كاري» شهرت دارد كه در قالب انواع لفافهها و جملهبنديها در بين گفتمانهاي معمول از مامور آمارگير گرفته تا مدير و كارشناس گروه شنيده ميشود، از قبيل: اوستا گچ كاريت حرف ندارد،گچت خيلي شل بود و ريخت،جنس گچت نامرغوب بود و... صداقت يا عدم صداقت اعداد و ارقام فرمها و دفترچههاي پرشده را با اشارهاي ظريف به زير سوال مي برد. وحالا با اين آماروارقام اعلامي؟!...
لیلا صحت
روزنامه سرمایه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر